کد مطلب:106918 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:149

حکمت 219











[صفحه 605]

(كسی كه بر امور دنیا غمگین شود، بر قضای الهی خشم گرفته است، و كسی كه از مصیبتی كه بر او وارد شده نزد دیگران شكوه كند، از پروردگارش شكوه كرده است. و كسی كه در نزد توانگری به خاطر ثروتش كرنش كند، دوسوم دینش را از دست داده است. و هر كس قرآن را بخواند، با این همه پس از مردن وارد جهنم شود از كسانی است كه قرآن را به مسخره گرفته است. و هر كه به محبت دنیا دل ببندد، دلش در بند سه چیز بماند: غمی كه از او جدا نشود، حرصی كه او را ترك نكند، و آرزویی كه هرگز بدان نرسد). امام (ع) به پنج خصلت اشاره فرموده است و از هر كدام نیز به دلیل پیامدهای بدی كه دارند برحذر داشته است: 1- غم و اندوه بر متاع دنیایی كه از دستش رفته است، پیامد آن خشم بنده در برابر قضای الهی است چون از دست رفتن دنیا مربوط به قضای الهی است. و خشم بر قضای الهی كفر و ناسپاسی است. 2- شكوه از مصیبت، لازمه ی آن شكوه از خداست، زیرا كه خدای متعال است كه بنده را به مصیبتی مبتلا می سازد. 3- كرنش را به توانگر، برای توانگری اش، پیامد آن از بین رفتن دوسوم دین كرنش كننده است به چند دلیل: اول: گردش دین بر محور كمال نفس انسانی به وسیله ی حكمت است و كمال قوه ی

شهوانی مربوط به داشتن عفت كمال و قوه ی غضبی به داشتن شجاعت است. و از طرفی چون فروتنی در برابر ثروتمند از نظر ثروتمندی اش باعث علاقه ی زیاد به دنیا و بیرون شدن از فضیلت عفت به جانب تبهكاری می شود به حدی كه گویی او جز خدا را می پرستد، و همچنین مستلزم بیرون شدن از دایره ی حكمتی كه اقتضای آن قراردادن هر چیزی به جای خود است، می باشد، در حالی كه آن فضیلت نفس ناطقه به شمار می رود، بنابراین بیرون رفتن از این دو فضیلت به منزله ی بیرون رفتن از دوسوم دین است. دوم: دین عبارت از عقیده ی قلبی، اقرار به زبان و عمل به اعضا و جوارح است. كسی كه در برابر توانگری- به خاطر توانگری اش- كرنش می كند، یعنی به زبان، مدح و ثنای او را می گوید، و اعضا و جوارحش به جای بندگی و سپاس خدا در اطاعت اوست، به این ترتیب دوسوم دینش را باطل كرده است. بعضی گفته اند، چون فروتنی برای توانگر به خاطر توانگری اش برخاسته از علاقه ی به دنیاست و دلبستگی به دنیا اساس همه ی خطاهاست، به این دلیل، امام (ع) عبارت: ثلثین را در اینجا به صورت مجاز- از باب اطلاق ملزوم به نام لازم- برای اكثر به كار برده است. 4- تلاوت قرآن با ورود در آتش جهنم مستلزم آن باشد كه قاری قر

آن از جمله كسانی بوده است كه قرآن را به استهزاء می گرفته است. توضیح آن كه خواندن قرآن برای خدا از روی اخلاص، و مطابق با آن رفتار كردن، باعث ورود به بهشت است بنابراین وارد نشدن به بهشت و ورود به آتش جهنم لازمه ی اخلاص نداشتن در تلاوت قرآن و عمل نكردن بر طبق آن است، و در این صورت تلاوت قرآن به منزله ی استهزای آیات الهی است، زیرا كسی كه قرآن را مسخره می كند، در حقیقت چیزی را می گوید كه به آن عقیده ندارد و عمل نمی كند، به این ترتیب امام (ع) كلمه ی مستهزء را از چنان كسی استعاره آورده است. 5- هر كه دل به دنیا ببندد، دلش در بند سه چیز گرفتار شده است. دلیل رابطه به آن سه چیز به خاطر حرص و آزمندی به دنیاست، چون حب دنیا باعث كوشش و تلاش در طلب دنیا و جمع آوری مال دنیا می گردد، و از طرفی به دست آمدن دنیا مشروط به وسایل مقدور و غیر مقدور برای بندگان خداست. و اسباب مقدور هم گاهی غیر مقدور می شوند، با این كه وجود دارند اما به دلیل این كه مربوط به عوامل زیاد و یا دشواری هستند، خود دشوار و غیر ممكن می گردند، ناگزیر بیشتر اوقات فراهم آوردن، غم و اندوه می گردد، روزی هست و روزی نیست به علاوه نگهداری دنیا، بیم از دست رفتنش و حر

ص به دست آوردن از راههای مختلف، و آرزوی زیاد در راه كسب سود و داد و ستد و عمران آبادی اش همه ی اینها باعث اندوه است. امام (ع) با عبارت: یدركه، هم به طول این اندازه اشاره فرموده و هم از آن برحذر داشته است.


صفحه 605.